شرف الدین میخواست با رفیقش مزاح کند به او گفت عزیز، دیروز تو را در باغ دیدم نشسته بودی خیال کردم خری نشسته است.
رفیقش در جواب: تو هم به طرف من که می آمدی خیال کردم آدمی به طرف من می آید.
شرف الدین میخواست با رفیقش مزاح کند به او گفت عزیز، دیروز تو را در باغ دیدم نشسته بودی خیال کردم خری نشسته است.
رفیقش در جواب: تو هم به طرف من که می آمدی خیال کردم آدمی به طرف من می آید.