پسر شرف الدین از پدرش می پرسد: پدر وقتی لکلک بالای یک پا ایستاده میشود چه میکند؟
شرف الدین: بچیم برای گذاشتن قدم بعدیش فکر میکند.
پسر شرف الدین از پدرش می پرسد: پدر وقتی لکلک بالای یک پا ایستاده میشود چه میکند؟
شرف الدین: بچیم برای گذاشتن قدم بعدیش فکر میکند.