شرف الدین خود را در آئینه دید و گفت:
برادر فکر میکنم ترا یک جای دیده باشم؟
بعد از چند لحظه با خود گفت:
یادم آمد ترا در سلمانی دیده بودم.
شرف الدین خود را در آئینه دید و گفت:
برادر فکر میکنم ترا یک جای دیده باشم؟
بعد از چند لحظه با خود گفت:
یادم آمد ترا در سلمانی دیده بودم.