یکی از دریچه هایِ پخته وناب برای نشر فرهنگ، ایده ومذهب« رقص» است. دراصل رقص همان طور که یک «هنر ناب» است، یک« دریچه ی ناب فرهنگ سازی» ویک «طریقه ی نابِ جهت نشر ونمود فرهنگ وداشته های قومی وخودی» است.

نه بگونه ی ایمان ملاها، موسیقی ورقص چیزی پیش پاافتیده ست، نه به شکل باور عامه یک کُنش سر گرم کننده وبرای تَفریح ست. انگار بینش آدم های بی سواد، باسواد وپرسواد متفاوت است وهمان طور بینش رقاصان، موسیقی آموزان وهنرمندان هم متفاوت است. یقینن هرکس هدفِ برای خویش دارد وهرکس دنبال عسل ی وماه ی است. مثلن در افغانستان، رقاصان تاجیک وهزاره می روند« رقص» می کنند، تاازین راه مال ومنال کسب نمایند. ولی رقاصان پشتون- رقص یاد می گیرند وازین دریچه درپهلوی مادیات، به پخش فرهنگ خود ، قهرمانی قومش ونشر داشته های تباری ونمادی شان می پردازند. آنچه هویدا ست« پشتون ها »از رقص چنان« سیاست» استفاده می کنند. وباپای کوبی ودهن نشیب وفراز کردن، سخن گویی از درون مایه« جامعه اوغانی»خویش می نمایند

در دنیای رقابت وفرهنگ پروری، یک کنش کاملن نمایان ست: افرادِ تیزهوش از زیر هرچنبره ی به شگوفایی هستی های تباری وقهرمان ی های داشته یاساخته خود، پرداخته ست. این کنش وعمل از باشگاه رقص که ظاهرن پیش پا افتاده ترین ست شروع می شود،به باش گاهای فرهنگ،دانش وجنگ...خاتمه می یابد. وهرکدام شان بنوبه خود، روزنه وچنبره ی نابِ برای انجام کنش وکار کنش گران بوده است.

در افغانستان، قبیله پشتون یا افغان، ازین دریچه استفاده پخته وپاکیزه ی کرده اند. طوری که از «میدان رقص» سخن از زبان، ادبیات وفرهنگ خود گفته اند. ودرین باش گاها به ترویج داشته ها ونمود های خود پرداخته اند. بگونه ی موش کافانه وژرف، به تمسخر، استهزا وکم زنی فرهنگ وهسته یی تباری دست زده وباکندوکاوی عمیق، تیشه به ریشه داشته گروهی مخالف یادوست زده اند. مردُمان هرنوعی باصد ترفند نمی توانند از خانه های دانش ودانش سرا، بنفع قوم وگروهک خویش استفاده برند ولی پشتون ها از«میدان رقص »و«خانه های رقص»چون «میدان دانشگاه» و«کلبه ی درسی دانشگاه »بنفع خود فیض بردند. درحقیقت می توان گفت: افغان ها یا پشتون ها از زمره پیش تازان جهانی اند که پیوندِ بین «رقص وسیاست »ویا«موسیقی وسیاست» نخستین بار بگونه ی پیچیده وناب بستند، وازین طریق به طی طریق سریع فرهنگ وفربه سازی هویت خود شدیدن پرداختند

این درحالی ست که هم تایان افغان ها وبقیه اقوام مسکونه افغانستان هر روز صدای هم کشی وهم کم زنی شان از دانشگاها طنین انداز می شود، چی رسد به شهر ها ومکان های غیر دانش

 

شیون شرق