در روزهای پایانی سال 2014 خبر عادی سازی روابط آمریکا و کوبا ، در زمین سیاست شاید تمام کننده باشد ! آن عرق سرد ناشی از نوشیدن جام زهر توسط نظام ولایت فقیه ، تبدیل به تبی زرد شد ! نزدیک به یک دهه دویدنِ تهران ، ناگهان جهان هاوانا را بر سکوی اول این تلاش ماراتن میبیند ! چنین صحنه متناقض و البته واقعی ، بر 2 عامل استوار است . یکم ماهییت تاریخی نظامهای موجود در تهران و هاوانا ، که لاجرم روشهای متفاوتی در اداره جامعه داشتند . دوم شکاف عظیمی که بین جامعه و نظام سیاسی به وجود آمده است . این شکاف در تهران کیفی و عمیق است و درهاوانا اگر هم باشد عمیق و وسیع نیست !

نگاهی به گذشته

بنا به داده های ویکی پدیا و منابع اینترنتی ، جنبش ۲۶ژوئیه، تشکیلات انقلابی‌ بود که به‌رهبری فیدل کاسترو در سال ۱۹۵۹حکومت ژنرال باتیستا در کوبا را برانداخت. این جنبش در سال ۱۹۵۵در مکزیک توسط ۸۱نفر از انقلابیون ِ در تبعید از جمله فیدل و برادرش رائول کاسترو و چه گوارای آرژانتین‌ ، مجداداً تشکیل یافت. هدف آن‌ها تشکیل دادن قدرتی تعلیم‌یافته برای سرنگونی باتیستا بود . بعضی از اعضای این جنبش که در کوبا اقامت داشتند با ایجاد کردن آشوب‌های مختلف سعی در ابراز نارضایتی خود به وضعیت سیاسی کوبا نمودند . در ۲دسامبر، ۱۹۵۶، این گروه پس از سفری طولانی با قایقی کوچک به نام گرانما، به قصد برپائی و رهبری انقلاب برای سرنگونی رژیم باتیستا، پا به خاک کوبا گذاشتند. ورود آن‌ها به کوبا در روز روشن صورت گرفته بود و به همین دلیل توسط نیروی هوایی کوبا شناسایی شدند. علاوه بر این، افراد گروه به دو قسمت تقسیم شده و دو روز در سرگردانی و گمشدگی به‌سر بردند. این باعث شد که بیشتر آذوقه و تدارکات‌شان در همان‌جایی که وارد خاک کوبا شده بودند باقی بماند.

پس از دو روز آن‌ها دوباره به‌هم پیوستند و به‌سوی کوه‌های سیه‌را مائسترا به‌راه افتادند. در آن‌جا با ارتش کوبا درگیر شدند و این سرآغاز جنگ انقلاب کوبا بود. این جنگ دو سال بعد، پس از این که باتیستا در روز سال نو کوبا را ترک کرد، در ژانویه‌ی ۱۹۵۹پایان یافت. پس از پایان انقلاب، از ۸۱نفری که در دوم دسامبر ۱۹۵۶وارد کوبا شده بودند فقط ۱۲نفر باقی‌مانده بودند که در سیه‌را مائسترا دوباره به‌هم بپیوندند.پس از پیروزی انقلاب کوبا، افراد دیگری به جنبش ۲۶ژوئیه پیوستند وحزب متحد انقلاب سوسیالیستی کوبا را تشکیل دادند که نهایتاً در سال ۱۹۶۵تبدیل به حزب کمونیست کوبا شد.

بعد از ویکی پدیا و آن انقلابی که در بستر تاریخی و شرایط موجود آن زمان دنیا و شکاف دو قطبی خلق شد ، نهایتا تحولات تاریخی کوبا نقطه عطفی در آمریکای جنوبی به شمار میرود . از همان زمان دولت آمریکا کوبای کاسترو را در حلقه تحریم گذاشت . در کنار تحریمها ، موجی از تلاشهای خرابکاری هم اضافه میشد . در پایان سال ۱۹۵۹سیا شروع به استقرار خرابکاران در کوبا کرد. در ششم ژوئیه همان سال سهمیه شکر صادراتی کوبا به آمریکا قطع شد. فیدل کاسترو نیز کارخانه شکرسازی آمریکا در کوبا را ملی کرد. در ماه ژوئیه، ۱۹۵۹رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا به رئیس جمهور وقت آمریکا پیشنهاد داد که دستور حمله به کوبا را صادر کند. در ۱۶آوریل همزمان با حمله نظامی به کوبا، فیدل کاسترو ماهیت سوسیالیستی بودن انقلاب کوبا را اعلام کرد و در ساعت دو صبح ۱۷آوریل یک نیروی ۱۵۰۰نفری ضد انقلابی در خلیج خوک ها مستقر شدند .

نزدیک به نیم قرن کوبای کاسترو دوام آورد . قبل و بعد ازهر شعارغیر واقعی ، هاوانا کعبه پایداری برای "انقلابیون" نبود . فسیلهای قرن پیش که همیشه باید یک کعبه ای برای ارتزاق داشته باشند و بعد ازسقوط شوروی ، کوبا برایشان کعبه شده بود.... بعد از این تصمیم ، آنها کعبه پایداری در کاخ سفید خواهند داشت ! در پس این به ظاهر ایستادگی و بعد از فروپاشی شوروی سابق و قطع کمکهای میلیاردی ، هاوانا فقط فرو میرفت ! چه گوارا ی معروف بعد از پیروزی در کوبا مسیر و راه خودش را جدا کرد و کاسترو ماندگار شد . کارگران و کشاورزان در سراسر کوبا به درخواست فیدل کاسترو برای دفاع از انقلاب پاسخ دادند . امروز و از نظر اقتصادی همان کارگران و کشاورزان باید تامین شوند والا و لاجرم روی سر خودشان فرو میریزند !

حدود ۲۰هزار تن در جنگ برای آزادی کوبا از دست حکومت ژنرال باتیستا کشته شدند . فیدل کاسترو ۳۲ساله همزمان با ورود به هاوانا در هشتم ژانویه ۱۹۵۹دستور داد که ۵۰هزار تفنگ و مسلسل برای دفاع از این انقلاب وارد کوبا شود . قبل از پیروزی کاسترو ، اکثر جمعیت کوبا به طور میانگین درآمد سالیانه ۲۵/۹۱دلار داشتند که فقیرترین کشور قاره آمریکا در آن زمان محسوب می شد. فقط ۱۱درصد از مردم کوبا می توانستند شیر بنوشند یا چهار درصد می توانستند گوشت بخورند، ۲تا ۳درصد آب تصفیه شده در اختیار داشتند و ۱/۹درصد از مردم کوبا برق داشتند....

محدوده تاثیرگذاری عادی سازی روابط کوبا و آمریکا و لغو تحریمها فراتراز جغرافیای کوبا خواهد بود . در پایان سال 2014 کوبای کاسترو هم بادهای تغییر را جدی گرفت . رائول کاسترو برادر فیدل ، با یک ژست صرفا تبلیغاتی اعلام کرد که برقراری روابط دیپلماتیک با آمریکا نظام سیاسی کوبا را تغییر نخواهد داد . او که روز شنبه (۲۰دسامبر) در هاوانا و در پارلمان سخنرانی می‌کرد به خوبی میداند که اگر چنین چیزی شدنی بود الان چین و مسکو هنوز کعبه خیلی ها بودند ! انواع دیالوگ با نقطه آغاز اقتصادی، هرساختار سیاسی فسیلی را در پروسه تبدیل به چیز دیگری خواهد کرد چون قوانین اقتصادی و سیاست گذاری امروز ، درمقام تاثیرات اجتماعی و سیاسی دو روی یک سکه هستند . بسیاری از ایرانیان روز چهارشنبه پس از اعلام خبر آغاز روند عادی سازی روابط آمریکا وکویا پس از 50 سال، این پرسش را مطرح کردند که آیا حکومتاسلامیایران نیز می تواند این مسیر را طی کند؟
 

آنهمه ناز و تنعم که کاسترومیفرمود....
عاقبت در قدم باد تغییرآخر شد .


روزنامه فرانسوی لوموند در تحلیلی به این موضوع عادی سازی روابط کوبا و آمریکا پرداخته کهاز آمریکای لایتن خارج میشود و معتقد است که این اقدام مخاطرات زیادی برایحکومتولایت فقیه هم به دنبال دارد.به گزارش روزآنلاین، لوموند نوشته است: برای درک بهتر مشکلات موجود در مذاکرات باید در ذهن رهبر انقلاب اسلامی، علی خامنه ای، کنکاش کرد؛ یعنی درست در جایی زیر عمامه اوکه دیگر کاسترو و چاورزی وجود ندارد . بی شک در آنجا می توان کلید رویارویی میان تهران و واشنگتن را یافت.

این روزنامه نوشت: در اطراف خامنه ای، تندروها قرار گرفته اند که با کوچک ترین تغییرمخالف اند. این اردوگاه متشکل از نهادهای مختلف است: سپاه پاسداران، به عنوان دست مسلح حکومت دین سالار و یک امپراطوری بزرگ اقتصادی؛ دستگاه قضایی و سرکوبگر؛ و در نهایت مجلس. این "لابی" عظیم در صورت توافق بسیار ضرر خواهد دید.لوموند در ادامه در مورد احتمال برقراری روابط دیپلماتیک میان آمریکا و حکومت ایران نیز نوشته است: عادی سازی روابط با آمریکا و گشایش به سوی غرب برای حکومتی دین سالار، در کشوری که جامعه مدنی در آن بسیار پیشرفته است و اکثر مردمانش طرفدار غرب هستند، مخاطرات زیادی به دنبال دارد.

حاکمان امروز تهران از کاستروی کوبایی ، خنگتر و یا مثلا انقلابی تر نیستند . پایان سال 2014 و عادی سازی روابط هاوانا و واشینگتن زنگهای تغییر را برای تهران باید جدیتر کند . میشود امیدوار بود که حاکمان تهران به همان اندازه کاسترو در کوبا واقع بین باشند و قطعا میدانند که اقتصاد هیچوقت مال خر نبود ، فقط مردم را نباید خر دید ! ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه ، در آخرین کنفرانس خبری خود در سال جاری میلادی که پنجشنبه ۱۸دسامبر 2014 در مسکو برگزار شد از نزدیکی ایران با قدرت‌های ‌جهانی در مذاکرات هسته‌ای با حاکمان تهران خبر داد .

نظام سیاسی حاکم بر تهران میدانست که نمایشات مسخره گذشته بین فسیلهای قرن پیش " اضداد امپریالیست " به درد هیچ تیتری نخواهد خورد . چفیه به گردن چاورز و دسته گل کاسترو بر قبر خمینی ، نهایتا به تدوین ساختار جدید اقتصادی در نظم نوینِ پیش رو ، کمکی نمیکند .
 

 

اسماعیل هوشیار

20.12.2014