تتبع ونگـارش :

الحاج امــیـن الـدیــن»سعـیـدی – سعید افـغــانی«

مــدیـــر مطـالعات سـتراتــــیـژیک افـغـانو

مسؤل مرکز کلتوری دحـــــق لاره- جرمنی

خواننده محترم  !
قبل از همه میخواهم فرق بین فدیه وکفاره را توضیح بدارم !
فـــديــــه چیست  :

  اگر شخصی بنابر معاذیری از گرفتن  روزه (مانند مریضی که روزه گرفتن برايش خطرناک است و اميد بهبودي و علاج وي نمي رود و يا مانند پيرمرد يا پيرزني ( شیخ فانی ) که از لحاظ جسمی وصیحی به شدت ناتوان شده و گرفتن روزه  برايش ناممکن باشد  (  باید  بجاي روزه گرفتن) فديه دهد يعني در مقابل  هر روز از روزه ماه رمضان يک نفر را طعام دهد، به دليل فرموده الله تعالي: « وَ عَلَي الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فُديَةٌ طَعَامُ مِسکِين» (بقره : 184)

وهمچنان بر اساس حکم حدیثی که حضرت  ابن  عباس  روايت گردیده  است :
« رخص للشيخ الكبير  والعجوز الكبير ة فى ذلك  وهما يطيقان الصوم أن يفطر ا إن شا ء ،  ويطعما  كل يوم مسكينا ،  ولا قضا ء عليهما ، ثم نسخ ذلك فى هذا  الايه « فمن شهد منكم الشهر فليصمه » وثبت للشيخ الكبير  والعجوز الكبير  إذا كان لا يطيقان  الصوم والجلي والمرضع إذا خافتا  أفطر تا ،  وأطعمتا كل  يوم  مسكينا»« به پير مرد  وپير زني  ( شیخ فانی )  كه توانايى   روزه  گرفتن  را ندارند برایشان جایز ، در صورتیکه خواسته باشند ، روزه  نگيرند ودر مقابل  هر روز ، مسكينى  را غذا  بدهند» وقضاى  روزه  بر آنها   لازم   نيست ، سپس ؛  اين  حكم  با آيه « فمن  شهد منكم  الشهر فليصمه »  نسخ  شد ولى  ( آن حكم )  براى پير مرد وپير  زنى  كه  توانايى  روزه  گرفتن  را ندارند ثابت  مانده است .

همچنين  زن حامله  وشير ده اي  كه ( بر حال  خود  يا طفل خود ) بيم  

دارند مى توانند روزه نگيرند ودر  بدل هر روز، يك مسكين را  طعام  دهند  »( بيهقى : ۴/۲۳۰ )

همچنين  از ابن عباس  روايت است  :« إذا خافت  الحامل على نفسها ،  والمرضع  على ولد ها  فى  رمضان قال : يفطران ، ويطعمان  مكان  كل يوم مسكينا ، ولا يقضيان صوما »«اگر زن حامله از ضرر به جان  خود  وزن شير ده از ضرر به طفلش  بيم  داشت ، مى توانند روزه  رمضان  را نگيرند وبه جاي هر روز  مسكيني  را طعام  دهند  وقضاي  روزه  بر آنها  لازم  نيست »( صحيح البانى  در كتاب الاروا ء ) ۴/۱۹ ) اين حديث را به طبرى ( ۸ ۲۷۵ ) نسبت  داده  وگفته  است : سند آن به شرط مسلم صحيح است )

 
مقدار طعام واجب :
در حدیثی از انس بن مالك  روايت  است : « أنه ضعف عن الصوم  عاما فصنع جفنة ثريد  ودعا ثلاثين مسكينا فاشبعهم »« او سالى  دچار  ضعف  شد بطوريكه  نتوانست  روزه  بگيرد ، پس  كاسه اي تريد گوشت  درست كرد  وسى مسكين  را دعوت  وآنها را سيركرد » ( الاروا 206 -4 ) ، (دارقطنی : 16-207 -2 )

 
تبصره : 

فديه شامل ، طعام ، غله ، وقيمت آن  هم  ميگردد ، مقدار فديه  به اندازه  صدقه فطر است .ولى اگر شخص  از مرض  بهبود  يابد  ، قضائى  روزه فوت شده  بر او  واجب است  ، خداوند پاك  در مقابل  فديه  او  اجر وثواب  نصيب اش ميگرداند.  در غذا دادن ( صبح وشام ) معيار حد وسط غذايى  ميباشد كه خود شخص  در زندگى  عادى خويش  ميخورد.

قــــضا ء  روزه :

معناى قضا ء  عبارت  از يك  روز  روزه  گرفتن  بعد  از ماه  رمضان  بجاى يك روز   روزه يى  كه  در ماه  رمضان  باطل  گرديده  ، ميباشد.قضا ء   روزه ميشود در ايامى  كه گرفتن  روزه  در آن ممنوع  نباشد  صورت  گيرد.

قضا ء روزه  را الى  اغاز  ماه مبارك  سال  نو ميتواند بجا ء  آورد.  قضا  روزه ميتواند پى در پى  ويا متفرق  صورت گيرد.

كفــــاره چيست  ؟

كفاره  عبارت  از جزاى شرعى ميباشد  كه پروردګار با عظمت ما  آنرا  بر كسيكه  بعضى از جرايم از او سر زند تعين  فرموده است  مانند وجوب كفا ره بر قاتل يا كسيكه سو گندش  را مى شكند.

كفاره بر روزه دار  وقتى واجب ميشود  كه عمدٱ  روزه خود را  فا سد  نمايد مثلآ اينكه  جماع كند.
كفاره  دو ماه  روزه پى درپى  را ميگويند ، در صورتيكه در اين  دوماه  رمضان  وروزه هايكه  روزه در آن  منع گرديده  است  نباشد . اگر به گرفتن  دو ماه  روزه  نيز قادر  نبود ،به شصت مسكين  طعام دهد .   كفاره در روزه  فرضى بوده  در فساد  روزه  غير  رمضان  كفاره  وجود  ندارد ، اگر چه قضاى  رمضان  هم باشد.دادن طعام به 60 مسكين ، فقير ، محتاج ،  نـــه براى كسانى كه نفقه  ايشان  بر او فرض  باشد( مانند پدر ، مادر ، زن) همچنان ميشود  مقدار  طعام را  به پـــول  نيز تاديه  گرد وهمچنان ميتوان  همان مسكين رابراى 60   روز كامل  طعام داد.
 فقراوغرباء که قادر با تادیه نباشد چیست ؟
فقرا وغربا ء که قادر با تادیه فدیه نباشند ، برخورد شرع  درمورد این اشخاص  چه میباشد ؟
در جواب باید گفت که دین مقدس اسلام انسان را مطابق به توانمندی اش در اجرای احکام مکلف ساخته است ، وچیزیکه در توان شخص نباشد ، شرع اسلامی آنرا در اجرای مکلف نمی سازد :
قرآن عظیم الشان این فورمول را با زیبای خاصی چنین بیان داشته است :«
لَیسَ للانسانِ الّا ماسَعی )  ( برای انسان بهره ای جز سعی وکوشش او نیست ) بنآ چیزیکه در توان انسان  نباشد ، آن شخص مکلف به اجرای آن  نیست .
همچنان پروردگار با عظمت میفرماید : «
 لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ.»
 (پروردگارهیچ کس را جز به اندازه توانش مکلف نمی کند، هر کار نیکی که انجام دهد به سود خود کرده، و هرکار بدی که انجام دهد به زیان خود کرده است.
پروردگارا! اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم، ما را مگیر.
پروردگارا! بار سنگین بر ما مگذار آن چنان که بر کسانی که پیش از ما بودند گذاشته ای . پروردگارا! آنچه تاب و توانش را نداریم بر دوش ما مگذار و از ما درگذر، و ما را بیامرز، و بر ما رحم فرما، تو سرور ما هستی، پس ما را بر قوم کافران پیروز گردان
.
بنآ غریب وفقیری که توان پرداخت فدیه را نداشته باشد باید استغفار ( استغفر الله )  وتوبه کند واز دادن فدیه هم معاف است .
نظر واراء علما ء :
ودر این بخش نظر وارا ء علما ء را در مورد فقرا وغرباء که قادر با تادیه فدیه نباشند غرض استفاده مزید قرار ذیل جمعبندی میدارم :
 شیخ بن عثیمین رحمه الله  در فتاوی صیام خویش  در مورد مریض مزمنی که نه میتواند روزه بگیرد و نه میتواند فدیه بدهد مینویسد :
(  مریض مزمن روزه دار) که نتواند  (بعلت فقر) غذا بدهد (فدیه)  از وی ساقط میشود، و همه واجبات اگر انسان قادر به انجام آن نباشد ساقط میشود، و اگر بجای آن بدیلی باشد آنرا انجام میدهد، ولی اگر بدیلی نداشته باشد ساقط میشود، و صحیحش آنست که (فدیه) ساقط میشود بر اساس قاعده مشهور (فقهی) که میگوید: «  لا واجب مع العجز»  یعنی  «  با ناتوانی واجبی نیست »
در حدیثی از ابوهریره رضی الله عنه روایت است: «در حالیکه نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم نشسته بودیم، مردی آمد و گفت : ای رسول خدا! هلاک شدم، (پیامبر صلی الله علیه وسلم) فرمود : چی شده، گفت : در حال روزه با همسرم آمیزش کردم، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود آیا می‌توانی برده‌ای را آزاد کنی؟ گفت نه، فرمود : آیا می‌توانی دو ماه پشت سر هم روزه بگیری؟ گفت نه، فرمود : آیا می‌توانی شصت مسکین را طعام بدهی؟ گفت نه، (ابوهریره) گفت : پیامبر صلی الله علیه وسلم مکثی کرد، آنگاه سبد بزرگی از خرما را برای پیامبر صلی الله علیه وسلم آوردند، فرمود : سؤال کننده کجاست؟ آن مرد گفت : من هستم. (پیامبر  صلی الله علیه وسلم) فرمود : این را بگیر و (آن را بعنوان کفاره روزه‌ات) صدقه بده، آن مرد گفت : به فقیرتر از خودم بدهم ای رسول خدا؟ به خدا قسم در تمام مدینه خانواده‌ای فقیرتر از خانواده من وجود ندارد. پیامبر صلی الله علیه وسلم خندید به گونه‌ای که دندان‌های نیشش نمایان شد، سپس فرمود : (با آن) خانواده‌ات را طعام بده (  متفق علیه .)
در این حدیث متبرکه دیده میشود که :پیامبر صلی الله علیه و سلم به مردی که در رمضان جماع (نزدیکی) کرده بود فرمود: « خانوادات را بخوران »  وپیا مبر صلی الله علیه وسلم بوی نگفت که
« هر وقت توانستی کفاره اش را بده» .
همچنان شیخ بن باز رحمه الله  در جواب سوالی : پیرزن بزرگسالی ( شیخ فانی )  که نمیتواند روزه بگیرد چنین جواب فرموده است :
« بر او است که در مقابل هر روز که روزه را میشکند نیم صاع فدیه بدهد از غذای معمول آن شهر مانند خرما، برنج، و غیره، که هر نیم صاع برابر است با یک و نیم کیلو گرم، همانطور که گروهی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و سلم مانند ابن عباس چنین فتوایی را داده اند، و اگر فقیر بود و نمیتواند غذا بدهد هیچ چیزی بر او نیست، و این کفاره میتوان آنرا فقط به یک فقیر پرداخت و یا بیشتر، و چه در اول ماه و چه و سط و چه آخر ماه باشد." (مجموع فتاوی ابن باز (15/203) .
امام نووی عالم شهیر جهان اسلام در مورد کسی که نه میتواند روزه بگیرد و نه قادر به پرداخت فدیه هست میفرماید :
« وینبغی أن یکون الأصح هنا أنها تسقط ولا یلزمه إذا أیسر کالفطرة، لأنه عاجز حال التکلیف بالفدیة»، یعنی: ( و باید قول صحیحتر اینجا این باشد که کفاره ساقط میشود و اگر در آینده توانگر شود بر او واجب نیست مانند (زکات) فطر (که اگر کسی تنگدست هست از او ساقط میشود و در آینده لازم به پرداخت آن نیست)، زیرا او وقت تلکیف از پرداخت فدیه ناتوان است».
و ابن قدامة عالم دیگری جهان اسلام در  «  المغنی»  در مورد کسی که نه میتواند روزه بگیرد و نه قادر به پرداخت فدیه هست میفرماید :
« فإن کان عاجزاً عن الإطعام أیضاً فلا شیء علیه، ولا یکلف الله نفساً إلا وسعها» ، یعنی: « و اگر از غذا دادن نیز عاجز و ناتوان بود هیچ چیزی بر او نیست، و خداوند هیچ‌کس‌ را جز به‌ اندازه‌ توانایی‌اش‌ مکلف‌ نمی‌سازد».  ختم