پاکستان کشوری است که محور حاکمیتیِ آن نه بر اساس ' انتخابات ' بلکه یک «دولت نظامی»ِ فاسد است بعلت تضاد بالای احزاب گاه انتخابات آنها با دخالت ارتش و یا کودتا فیصله می‌یابد و این حاکمیت در تلاش است که دشمنی و خصومت خود را با هند افزایش دهد تا بتواند یک بنیان هویتی برای خود بسازد . هویتی که تنها براساس نفرت دینی پایدار است و به‌سختی می‌توان مبانیِ فرهنگی، اجتماعی و تاریخیِ دیگری برای آن یافت.

کشور هند زمانی از انگلستان استقلال یافت که پاکستان و بنگلادش(پاکستان شرقی) و کشمیر از آن جدا شدند . پاکستان هنوز بعنوان ژاندارم انگلیس بود و با توسل به یک دینی (اسلام) با کشور بنگلادش یکی شد اما دولت مردان پاکستانی در تلاش بودند بافت قومی بنگلادش و زبان بنگالی آنان را از بین ببرند و زبان مردم پاکستان را رایج سازند اما در سال ۱۹۵۲ دانشجویان دانشگاه‌های مختلف شهر داکا پایتخت امروزی کشور بنگلادش که در آن زمان پاکستان شرقی نامیده می‌شد و هنوز مستقل نشده بود، در راستای تلاش برای ملی کردن زبان بنگالی به عنوان دومین زبان پاکستان تظاهرات مسالمت آمیزی در این شهر به راه انداختند. به دنبال این حرکت دانشجویان، پلیس به آنها تیراندازی کرده عده‌ی کثیری از آنها را کشت. که بعد از استقلال بنگلادش از پاکستان ، برای اولین بار سازمان یونسکو در ۱۷ نوامبر سال ۱۹۹۹ روز ۲۱ فوریه ( روز کشتار دانشجویان بنگلادشی توسط پاکستانی ‌ها ) را روز جهانی زبان مادری نامید.

حاکمیت پاکستان بعد از جدا شدن از هند ، تعداد کثیری از هندوهای کراچی و اسلام آباد را قتل و عام کرد و اکثر آنان به هند پناه بردند ولی هند مرتکب چنین جنایتی در مورد مسلمانان نشد و در عوض میلیون‌ها مسلمان به اشتیاق تشکیل کشور اسلامی به پنجاب و کراچی آمدند که هنوز هم ( بعد از چند نسل ) بعنوان مهاجر شناخته می‌شوند و هنوز شهروند پاکستانی نیستند که در زمان نواز شریف تعداد زیادی از آنها به زور به شهرهای دیگر کوچ داده شدند.

دخالت پاکستان در کشور نوپای کشمیر باعث تقسیم کشور کشمیر شد به طوری که تا حال هم کشمیر نقطه‌ی صفر آزمایشات هسته‌ای دو کشور پاکستان و هند مقابل هم است.

پاکستان سال‌هاست در تلاش برای مسلط شدن بر همسایه‌ی شمالیِ خود یعنی افغانستان است ، زیرا با این تسلط بر ناکامیِ عقب‌ماندن از هند سرپوش می‌گذارد و از طرف دیگر استقلال و پیشرفت افغانستان می‌تواند موجودیت پاکستان را در نزد پاکستانی‌ها بی‌مقدار به تصویر بکشد و ندای استقلال طلبی ملت‌ها از داخل پاکستان را باعث شود به همین دلیل دولت پاکستان ، کشور افغانستانِ را به میدانی برای نشان دادن اقتدار خود برای پاکستانی‌ها و نشان دادن قدرت نظامیِ خود و ایجاد مزاحمت برای هند تبدیل کرده است ؛ نشان دادن اقتدار خود نه از طریق گسترش حوزه‌ی نفوذ سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی، بلکه با ایجاد جنگ داخلی در افغانستان و حمایت از محافظه‌کارترین و تندروترین گروه‌های مذهبی دنبال می‌کند ...

 

قسمت دوم

اکنون یک‌بار دیگر و در سایه‌ی دولت‌مردان فاسد و بی‌کفایت و کشورهای مصلحت طلب و نامسئول ، سرنوشت مردم رنج‌دیده و مظلوم افغانستان که در بیست سال گذشته تلاش کرده بودند از دریای جنگ و نیستی عبور کنند و یک آینده‌ی جدید برای خود دست‌وپا نمایند توسط حکومت پاکستان بر باد رفت . حکومتی که با فرستادن پهپاد و هواپیما و کشتن انسان‌هایی که با دست‌های نسبتاً خالی و فقط با امیدشان در برابر تاریکی و تباهی مقاومت می‌کنند، (پاکستان) می‌خواهد شعله‌های زندگی در دره‌ی پنج‌شیر ' سنگر مقاومت مردمی فقیر اما همیشه زنده و مقاوم را بر هم بکوبد ، اما بازهم این همه‌ی ماجرا نیست .

این کشور ، افغانستان را به محل آموزش جریان‌های افراطیِ مذهبی از قبیل طالبان تبدیل کرده و با گسترش مدارس مذهبی از پشتیبانی مالی عربستان بهره می‌برد . وقتی آمریکایی‌ها در سال ۲۰۱۱ اسامه بن‌لادن را که توسط ارتش پاکستان در شهر نسبتاً نظامی و خوش آب‌وهوای ایبت‌آباد مخفی شده بود کشتند، دولت پاکستان با وقاحت تمام اعتراض کرد و این کار را نقض حاکمیت خود ‌نامید .

طالبان با حمایت پاکستان و تقلید از مسلک دوگانه‌ و ریاکارانه‌ی خود دولت تک قومی ( بالای ۹۶ فیصد پشتون) را اعلام کرد اما با حمله بر پنجشیر و دخالت مستقیم ارتش پاکستان در قتل و عام مردم پنجشیر و سرکوب اعتراضات مردمی در کابل و هرات و دیگر شهرها مانع شد که طالبان خود را مُدرن و مسالمت‌جو نشان دهد، خیلی زود طالبان ماهیت خشونت‌طلب و تمامیت‌خواه خود را آشکار کردند.  

اعتراضات دیروز و امروز نشان داد که دیدگاه‌های افراطی و تند مذهبی نمی‌تواند پاسخگوی خواسته‌های مردمی باشد و از طرف دیگر مسئله آزادی ، رفاه ، تحصیل تا حق کار برای زنان و استقلال کشور افغانستان بسی فراتر از مسئله قومی و زبانی و تفاوت‌های مذهبی و باوری آنهاست .

امروز مردم ثابت کردند که روحیه آزاد اندیشی و آزادی خواهی در بطن خود دارند و با کمک تکنولوژی میدیایی روز در پیام رسانی آن در تلاشند . در حقیقت دهه‌ی نود برای طالبان وجود ندارد و نخواهد داشت .

 

نوشته : طاهره خدانظر